چراغ جادو

نام:
ايميل:
سايت:
   
متن پيام :
حداکثر 2000 حرف
كد امنيتي:
  
  
 
بي بهانه ، سلام.
دل نوشته هاي من منتظر نگاه شماست!
بدرود
با احترام : احمد جانجان
=======================
"شعر ،زاييدن!"
چه احساس قشنگي ست،

شعر ،زاييدن!

چه حسي دارد اين زيباي بازيگوش

چه حالي مي دهد با واژه ها کل کل و کل کردن!

من و اين واژه ها

با هم اجينيم

براي هم چه فخري مي فروشيم؟!

گهي بالا سوار ابر

گهي پايين به روي رود

گهي چون بغض،ساکن

ميان يکدگر آرام مي جوشيم

آرام مي لوليم

بدان

بدان هر يک غروب من

برايم يک طلوع شعري زيباي خوش رنگ است

بخوان

بخوان شعر مرا با من بيا تا عرش

با من بيا تا فرش

بيا با من رها شو از غل و زنجير

بيا با من صفا کن تا تواني،سير!

برايت شعر مي زايم

تمام دردهايم را ميانش خوب مي ريزم

بخوان من را!


نوشته شده در دوشنبه 1390/07/25ساعت 18:8 توسط شاعر : احمد جانجان
پاسخ

بســـــــــــــــــــــــــــــــــــــي زيبا بود ممنون