سلام
اعصابم خوردهاااااااااااااااااا
امروز خواهر زاده هام اومده بودن خونمون (البته اونا صاحب خونه هستن همین روزاست که مارو از خونمون بندازن بیرون آخه هر روز اینجا افتادن) از فرصت اینکه من رفته بودم خونه دوستم استفاده کردنو تموم اتاقمو به هم ریختن وای خداااااااااااااااااا
با اینکه عاشقشونم ولی اونوقت دلم میخواست بکشمشون
حالا کی حال داره اتاق تمییز کنه؟؟
انگار که زلزله 10 ریشتری اومده جای همه ی وسایل عوض شده حتی عروسکامم از روی دیوار کندن
خب من دوتا خواهر دارم و 4 تا خواهر زاده بدبختی اینجاست که هر 4تاشونم پسرن (هر کدومشونم از دیگری جیگر تر)
خواهر زاده اولم شایان 10 سالشه پسری مهربون و کم حرف؛ عاشق فوتبال و ؛ اگه ولش کنی حاضره یه هفته غذا نخوره ولی با دوستاش فوتبال بازی کنه .
خواهر زاده دومم آرمان 3 سال و خرده اییشه هر کس میبینش عاشقش میشه ، خیلی ناز ، خیلی تخس ،خیلی شیطون (به اندازه ای که به قول معروف از دیوار صاف بالا میره)، خیلی هم شیرین حرف میزنه حرفاشم خیلی قلمبه هستن اصلا به سن و سالش نمیخوره(ما موندیم این حرفا رو از کجا یاد گرفته) وقتی کوچیکتر بود به من میگفت عیسی
سیما کجا و عیسی کجا؟؟؟؟؟؟؟؟ آرمان با من خیلی خوبه منم واقعا عاشقشممممممممممممممممممم
خواهر زاده سومم ایلیا 2 سال و خرده اییشه خیلی مهربون و دلسوزه ، خیلی با محبته ، مظلومه (به قدری که آرمان دائم می زنش)ایلیا هم خیلی شیرین حرف میزنه. اونم به من میگه دیما (آخه چرا نمی تونن اسم به این راحتی رو تلفظ کنن؟؟؟؟؟؟؟؟)
خواهر زاده چهارمی ایمانالهی که من فداش بشم هنوز نی نیه تازه 1 سالشه ، خیلی ناز و خنده داره . انقدر کوچولهههههههههههههههههههه با اینکه هنوز کوچولوه مثل آرمان تخس و شطونه.تازه فکر کنم بزرگ بشه روی آرمان رو هم کم کنه
ولی از تموم این حرفا گذشته من خیلی دوس داشتم یه خواهر زاده دختر داشته باشم مثل
نیگاههههههههههههههههههه چیخدر خوگشلههههههه.الهی فداش یشممم
ولی حیففففففففففففففف .من خواهر زاده دختر میخوااااااااا
اشکال ندارهههههههه. دیگه چه میشه کرد کار خداست دیگه
<< چقدر حرف زدمااااااااااااااااااااا اگه به جای اینکه این همه حرف زده بودم میرفتم اتاقمو تمییز میکردم الان تموم شده بود... راستی یادم رفت بگم
سعی میکنم عکس خواهر زاده هامو هم بزارم تو وبلاگم >>
فعلا بوسسسسسسسسسسسسسسس بوسسسسسسسسسسسسس
بابای
.: Weblog Themes By Pichak :.