سلاام به همگــــی
ساعت 6:15 صبـــــــح روز 26/05/1391 به وقت تهران است
خیلی کم پیش میاد که این موقع صبح بیام نت! و این موقع صبح اومدن من تو نت میتونه 2 تا دلیل داشته باشه : 1 -یا یه کاره همــــــی و بســــــی مهم داشته می باشم...1-یا بخوابی بر کله مان زده باشد!
البت در بعضی موارد هم میشود که هر دو دلیل در مورد کله ی صبح به نت آمدن ما صدق کند!
پریشب نصفه شبی البته نصف شبم نبودااااااا دیگه نزدیکای کله ی صبح بود....توی اتاقم با یکی از دوستای صمیمی و چند نفر دیگه نشسته بودیم....صدای یه بچه اومد از تو کوچه...من رفتم تو کوچه و دیدم یه بچه تنها جلوی درمونه یه بچه ی 1 ساله ی خیلی ناز درست شبیه برادر زدم با ی کوچولو تفاوت
اوردمش تو خونه...خیلی بچه ی ارومی بود...خلاصه خوابوندیمش...فدراش متوجه شدیم که ی کاغذ همراه این دختر خاونم ناز هست که به این موضوع اشاره میکنه که مادر و پدرش نمیتونن از پس نگهداری بچه بر بیان...من اول موضوع رو با دومادمون در میون گذاشتم و گفتم میخوام که پیش خود باشه و خودم بزرگش کنم...اونم شدیدا مخالفت کرد و گفت:تو هنوز مجردی و فردا اگه بخوای ازدواج کنی این بچه کلی واست مشکل ساز میشه
منم ب حرفش توجهی نکردم...با مامان و بابامم درمیون گذاشتم
کـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــه یــــــــــــــــــــک دفعه از خواب پریدم
حالا بعد از اینکه از خواب بیدار شده بودم فکرش داشت دیوونم میکرد فکر کنم بعد از 1 ساعت فکر کردن خوابم برد باز همون بچهه رو دیدم تو خواب ولی اصلا مشخص نمیشد که اخر بقیه موافقت کردن با اینکه پیشم بمونه یا نه!...شاید باورتون نشه! ولی بالا 30 بار هی چشام رفت رو هم اون دختربچه اومد تو خوابم ولی باز سریع از خواب میپردم ...دیگه داشتم دیوونه میشدم!که تصمیم گرفتم بیام اینجا تا شاید یکم اروم شم...
حالا کسی میتونه خواب منو تعبیر کنه؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ واقعا دوس دارم تعبیرشو بدونم...فکر اون بچه هنوزم دست از سرم برنداشته
.: Weblog Themes By Pichak :.