سلام ...
بر خلاف روزای دیگه الان کاملا عصبی هستم... انقدر عصبی ک نمیدونم چیکار کنم
اصلا نمیدونم الان برا چی اومدم اینجا ولی خیلی احتیاج دارم ک حرفامو ب یکی بگم
گاهی وقتا انقد اعصابم ازش بهم میریزه ک دلم میگه قیده همه چیزو بزنم دیگه هم باهاش کاری نداشته باشم ولی دلم نمیاد دوسش دارم گاهی وقتا انقد بی تفاوت جلو میکنه ک دلم میخواد خفش کنم ... میدونم خیلی کم صبرم و سریع عصبی میشم ولی خب چیکار کنم اینه اخلاقم ... گاهی وقتا خیلی رو نِروم هست...هیچ کسی رو هم ندارم ک باهاش درد و دل کنم .الی هم که انقدر فضوله اصلا بهش اعتماد ندارم ...هرچند ک وانمود میکنه بهترین دوستم ولی بزرگترین دشمنمه فکر کنم.میگید چیکار کنم؟ ولش کنم؟ به نظر شما میشه دوستی رو ک 12 ساله همیشه باهات بوده رو به این آسونی ولش کنی؟ بشکنه این دست ک نمک نداره تو این 12 سال هرقدر ک تونستم بهش خوبی کردم ولی هر سری جوابمو یه جور دیگه داد جوابمو با نارو زدن داد...خودم میدونم با کوچیکترین حرکت سریع آدمو میفروشه ها ولی دوسش دارم خیلی زیاد یه جورایی نمیتونم ازش جدا شما اونم همین جوریه نمیتونه بیخیال من بشه ولی در کنارش نارو هم میزنه ....اینجوریشو تابحال ندیده بودیم ک دیدیم. انقدر چشمم ازش ترسیده ک نمیتونم در مورد مسائلی ک خودشم میدونه باهاش حرف بزنم و مشورت کنم.. ...الان پیشم بود ولی با دوستش رفت بیرون ...قراره ک فردا برم ساری بخاطر اتفاق امروز شاید برم و یکی دو هفته پیش خالم بمونم...واسه کسایی ک فرقی نداره پیششون باشی یا نه چ فرقی میکنه که دامغان باشم یا ساری. فقط ادعای دوستی و دوست داشتن میکنن...شایدم دیگه باهاش کاری نداشته باشم فکر کنم اون اینطوری بخواد .... همش تقصیره خودمه که الکی خودمو سبک میکنم هر سریع کوتاه میام چیزی ک زیاده دوست ....شاید الان ک داغم این حرفو میزنم و اگه یه خورده آرم شم نظرم این نباشه باید یه فکری بکنم اینجوری نمیشه ...انقد الان از یه کلمه حرفش ناراحتم ک دلم میخواد کسی خونمون نبود و گریه میکردمدلمو شکست دیگهههههههههههههههههههه دوسشششششششششششش ندارررررررررررررمخیییییییییلیییییییی ناراحتم ... اگه میتونستم میرفتم ساری و دیگه هم بر نمیگشتم ...شایدم با بابام صحبت کنم و بذاره ک تا 11 تیر ک کنکور دارم برم ساری...شاید بتونم فراموشش کنم..((اصلا واسش مهم هست؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟)) ...ولی تلافی میکنم مشکوکه معلوم نیست داره چیکار میکنه ....همشون مشکوکن
انقدر داغونم ک نگوووووووووووووووووووو الان ک حرفامو اینجا نوشتم یکمی آروم تر شدم .. اگه دوستایی ک تو نت و پیام رسان رو هم نداشتم ک دیوونه میشدم تموم امید من همینجاست...اینجا با همه راحت ترم تا با دوستای بیرونم...خیلییییییییییی دوستتون دارم همین دوست داشتن مجازیه شما ارزشمندتر از دوست داشتن اون بی معرفتاست
آرزوم بود ک عروس لحظه هات شم/
من دلیل لحظه لحظه خنده هات شم...
.: Weblog Themes By Pichak :.