سلام دوستای گل و گلابم ...
امروز توی پیام رسان یکی از دوستان یه فید از عشق دوتا خط موازی زد یاده این شعر افتادم :
اینم اون شعری که به منتظر المهدی عزیز قولشو داده بودم :
من و تو مثل دوتا خط میمونیم که توی دفتر مشق اسیر شدیم
نرسیدیم به هم و آخرشم تو همون دفتره کهنه پیر شدیم
بی هم و کناره هم روزا گذشت دستایه من نرسید به دسته تو
می دونم که ما به هم نمیرسیم حتی با شکسته تو ، شکسته من
ما بهم نمیرسیم آخره بازی همینه آخره عشقه دوتا خط موازی همینه
اگه من بشکنم و تو بی خیال بگذری از من و تنهام بذاری
اگه با تمومه این خاطره ها تو همون دفتره مشق جام بذاری
بعده اون دیگه نه من ماله منه نه تو تکیه گاه این شکسته ایی
بیا عاشق بمونیم کناره هم نگو از این نرسیدن خسته ایی
ما بهم نمیرسیم آخره بازی همینه آخره عشقه دوتا خط موازی همینه
*****************************
از درد سخن گفتن و از درد شنیدن ، با مردم بی درد ندانی که چه درد است
![](http://www.parsiblog.com/PhotoAlbum/affair/17.gif)
.: Weblog Themes By Pichak :.