شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ سلام دوستان مشاعره ي امروز: *ما در ره عشق نقص پيمان نکنيم///گر جان طلبي،دريغ از جان نکنيم* گفتن هر نوع شعري از قبيل: سپيد.ن. سنتي. رباعي و ... مجاز است
سلام :)
دهع!!! برا چي ژ؟ :) *مشکلها* آخرين حرفش *آ* هست
دي: شعري با ويرگول چه شعري شود....:) ولي از شوخي گذشته ادامه ميديم: آمدي جانم به قربانت ولي حالا چرا؟ بي وفا حالا که من افتاده ام از پا چرا
دوش ديدم که ملايک در ميخانه زدند /گل ادم بسرشتند و به پيمانه زدند
در ره منزل ليلي که خطرهاست در آن/ شرط اول قدم ان است که مجنون باشي
يوسف گم گشته باز ايد به کنعان غم مخور/ کلبه احزان شود روزي گلستان غم مخور
روزها گررفت گو رو باك نيست /تو بمان اي آنكه چون تو پاك نيست
تورا من چشم در راهم/شبا هنگام که ميگيرد در شاخ تلاجن سايه ها رنگ سياهي تورا من چشم در راهم
ماه کنعاني من مسند مصر ان تو شد/ وقت ان است که بدرود کني زندان را
آنکه دايم هوس سوختن ما ميکرد/کاش مي آمد و از دور تماشا ميکرد
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ وندر ان ظلمت شب اب حياتم دادند
دلا بسوز که سوز تو کارها بکند/دعاي نيمه شب رفع صد بلا بکند
دلم نيمه شب ها قدم مي زند /در آفاق باراني چشم تو
وصال او ز عمر جاودان به/خداوندا مرا ان ده که ان به
هيچ كس داد من از فرياد جان‌فرسا نداد /عاقبت خاموشي مطلق به فريادم رسيد
دل ميرود ز دستم صاحبدلان خدارا/دردا که راز پنهان خواهد شد آشکارا
اگر ان ترک شيرازي به دست ارد دل ما را/ به خال هندويش بخشم سمرقند و بخارا را
از اين پس مريد نگاه توام /به آيات قرآني چشم تو
از ازل پرتو حسنت ز تجلي دم زد/ عشق پيدا شد و آتش به همه عالم زد
واعظان کين جلوه در محراب و منبر مي کنند/ چون به خلوت مي روند ان کار ديگر مي کنند
در گريه نهفتيم عزاي شب خود را /تاوان تو زخمي ست كه مرهم نشد امسال
شاه تور ل بده نه علامت تعجب!
2-شيدا
لب يار بوسيدن چه خوش است/ آرام گرفتن در آغوشش چه خوش است( همين الان گفتم)
ههههههه شيدا :)))))))))))))))))
2-شيدا
ت بدين ديگه...
ت؟ تصوير ماه را کسي از چاه مي‌کشد /شب رو به کوفه مي‌کند و آه مي‌کشد
در همه آواز ها حرف آخر زيباست/حرف من ديدن پرواز تو در فرداهاست
تورابه عشق،به آبي!به گيسوان شب و دم سپيده شادي،،،، عروس باش عروسك مباش.... خدافظ.من رفتم
خودموني با هم خيلي خوب بود مرسي.موفق باشي.....*
شمع شدي.شعله شدي سوختي/از نفس افتادي و هيچ نيندوختي
يا رب اين وصل را هجران مکن/ سرخوشان عشق را نالان مکن
تنم از واسطه ي دوري دلبر بگداخت/جانم از اتش مهر رخ جانانه بسوخت
2-شيدا
مرده بودم زنده شدم/دولت عشق امد و من، دولت پاينده شدم
ميازار موري که دانه کش است/ که جان دارد و جان شيرين خوش است!
*من رفتم! تا درودي ديگر بدرود:)*
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top