دلم عجیـــــــب هوای یار کرده است امشب...
...و هر بار که زنگ میزنم و میشنوم در آن طرف خط کسی میگوید: مشترک ام تی ان ایرانسل مورد نظر دستگاه تلفن همراه خود را خاموش کرده است مصمم تر میشوم که او رفته است...و هر بار با شنیدن این صدا پر توان تر از قبل تلفن همراهمو ب سمت دیوار پرت میکنم که شاید تسکین دل پر دردم شود...امــــــــــــــــــّّــــــــــــــــــا این صدا زجرم میدهد
تو دلیل بودنی،تویی اون اوج نیــــــــــاز//روی قله ی دلت واســــــــه من خونه بســـــــــاز
با تمومم یک دلــــی تو مون برای مـــــــ ن//دو دلی هاموببخــش بگذر از خطــــــــ ای من!
تو عبور سخــــره ها از خودم که بگــذرم/// ولی دستای تـــــــــــــو رو عاشـــــقونه میبرم
تو ستاره ای برام،بی تو شــــب تاریکیه/// تو سکوت چشــــــ م تو دیـــگه خوندنــــم چیه
شما یادتون نمیاد؛ البته منم اون آخریشو یادم نمیاد دی:
شما یادتون نمیاد وقتی ح وصله ی درس رو نداشتیم؛ الکی مداد رو بهونه میکردیم ، بلند میشدیم میرفتیم گوشه کلاس دم سطل آشغال که بتراشیم
شما یادتون نمیاد؛ دوست داشتیم مبصــــــــــــــر صف بشیم تا پای بچه ها رو سر صف جفت کنیم...
شما یادتون نمیاد وقتی مشق مینوشتیم،پاکن رو تو دستمون نگه میداشتیم،بعد عرق میکرد و وقتی میخواستیم پاک کنیم صفحه ی دفترمون چرب وسیاه میشد و جاش میموند،دیگه هر کاری میکردیم نمیرفت.آخر سر مجبور میشدیم سر پاکن آب ده بمالیم،بعد تا میخواستیم خوشحال بشیم که تمیز شد میدیدیم دفترمون رو سوراخ کرده
شما یادتون نمیاد اون قدیما هر روز که ورزش داشتیم احساس پادشاهی میکرردیم.که ما امروز ورزش داریم دلتون بسوزه.اگه ورزش زنگ آخر میشد که دیگه از خوشحالی نمیدونستیم چیکار کنیم
شما یادتون نمیاد صفحه ی چپ دفتر مشقو بیشتر دوست داشتیم.بخاطر اینکه برگه های سمت راست پشتشون نوشته شده بود ولی سمت چپی ها نو بود
شما یادتون نمیاد تو راه مدرسه اگه یه قوطی پیدا میکردیم تا خوده مدرسه شوتش میکردیم
شما یادتون نمیاد آرزو داشتیم وقتی از دوستمون میپرسیم درستون کجاست،اونا یه درس از ما عقب تر باشن
شما یادتون نمیاد برگه های امتحانی بزرگی کهسر برگشون آبی بود و بزرگ روشون نوشته بود<< برگه امتحانی>>
شما یادتون نمیاد بیرون مدرسه هرچی میپرسیدن میموندیم توش میگفتیم ما تا اوله اینجا خوندیم
شما یادتون نمیادیه برنامه بود به اسم بچه ها مواظب باشید(مثلا صداش قرار بود طنین وحشتناکی داشته باشه!بعد همیشه یه بلاهایی که سر بچه هااومده بود رو نشون میدادن.یه گوله آتیش کارتونی هم بود که هی این طرف اون طرف میپرید میگفت:آتیش آتیشم؛ آتیش آتیشم؛ اینجا رو آتیش میزنم اونجا رو آتیش میزنم همه جا رو آتیش میزنم
میان همـــــــــه دلها....امان از دل زینب...
در این شبهای محرم اگر باران چشمانت فرو ریخت
کویره قلب ماراهم دعا کن
سلام به تموم دوستای گل خودم.این گلا تقدیم به شما
توی آرشیو وبلاگم رو که نگاه میکنم میبینیم که قبلا چقد خاطره مینوشتم و کلی میخندیدم ولی الان همش توی وبلاگم شعره ....آخه اون وقتا میرفتیم مدرسه به درز دیوار میخندیدیم اون وقت وقتی می اومدم خونه کلی سوژه برا تعریف کردن داشتم حالا که میریم دانشگاه زیاد باحال نیس و سوژ ه های باحال نداریم حالا شاید چون اولشه اینجوریه....
الان که هیچی نداشتم برا آپ کردن هرچند که دلم نمیخواست دوباره شعر بذارم ولی مجبور شدم که شعر بنویسم دیگه.... شما دوستای گلم به بزرگواری خودتون ببخشید
ولی اول یه جمله میگم که خیلی با ارزشه:
اینکه هـــــ ر بار سرت با یــــــــکی گرم باشه دلیل بـــــــــ ر ارزشـــ ت نیست!!!
آنقـــــــــــــــــــدر بی ارزشـــــــــــ ی که خیــــلیــــــا اندازه ی تو هستــــــــند
نظریه:خب حالا به نظر من باید این جمله رو با طلا نوشت....باید به خیلی گفت...بســــــی زیباست.مگه نه؟
زندگی دفتری از خاطره هاست
یک نظر در دل شب،یک نظر در دل خاک
یک نظر همدم خوشبختی ها،یک نظر همسفر سختی ها
چشم تا باز کنیم ، ما همه همسفریم...
قصه از حنجره ایست که گره خورده به بغض
یک طرف خاطره ها
یک طره فاصله ها
در همه آواز ها حرف آخر زیباست
حرف من دیدن پرواز تو در فرداهاست
امیدوارم که از این آپم خوشتون اومده باشه.به امید دیدن پرواز شما دوستای خوبم در فرداها.....یا حقّّّ
سلام.عکس خواهرزادمو گذاشتم ولی چون سنگین بود درست باز نمیشد بجاش یه شعر میذارم که خیلی زیباست:
ز خاک من اگـــــــر گندم بروید
از آن گر نان پزی مســـــــــــــتی فزاید
خمیر و نانبا دیـــــــ.انه گردند
تنورش بیت مستــــــــــــــــانه سراید
این دو بیت شعر رو استادمون سر کلاس خوند من خیلی خوشم اومد
سلام به تموم دوستای عزیزم تو نت بنابر یه سری مشکلات مجبورم از نت و دوستای نتم خدافظی کنم....واقعا واقعا برام خیلی سخت و دشواره ولی مجبورم. الان که دارم این اپ رو میذارم خیلی دلم گرفته.امیدوارم زودتر مشکلم حل بشه تا بازم بتونم بیام..دوستتون دارم خیلی خیلی زیاد...
بای تا های
بعدا نوشته: من که از اون وقتی که خدافظی کردم تا الان که 6/8/90 هست هر روز میام و به وبلاگم و پیام رسان رسان سر میزنم یکی نیست بیاد بگه آخه این چه خدافظی هست؟ دی:
از صلح میگویند یا از جنگ میخوانند؟!
دیوانه ها آواز بی اهنگ میخوانند
گاهی قناری ها اگر در باغ هم باشند
مانند مرغان قفس دلتنگ میخوانند
کنج قفس می میرم و این خلق بازرگان
چون قصه ها مرگ مرا نیرنگ میخوانند
سنگم به برنا میزنند اکنون ولی روزی
نام مرا با اشک روی سنگ میخوانند
این ماهی افتاده در تنگ تماشا را
پس کی به آن دریای ابی رنگ میخوانند؟!
دیگه بیشتر از این نمیتونم کنار تو عاشق بمونم
دیگه دوس ندارم تورو به اینده ی زیبات برسونم
دیگه بی علته موندن ما باهـــــم؛؛کافیه بسه نمیتونم
از یاده هردومون میره؛؛؛؛ این عشقا ساده میمیره؛؛؛خاطرت میره از یادت
بعد از من کل دنیاتو قسمت کن با اونکه با تو میمونه؛؛؛اونکه میخوادت
ما فاصله گرفتیم ازهم امّّا؛عشق ما این وسط بی گناه بود
قلب من سختی هارو طی کرد و قلب تو تازه اول راه بود
حالا دارم اینو تازه میفهمم ؛؛ دوستیه ما یه اشتباه بود
از یاده هردومون میره این عشقـــــــا ساده میمیره
منــــــــــــــــو ببخـــــــــــــــــتش عشقـــــــــــــــــــــم
.....قصه ی ما شده همون قصه ی عشق دوتا خط موازی.....
کــــــــ اش میشــــــد سرنوشتــ خویشـــــ را از سر نوشتـــــ
کــــــ اش میشـــــــد اندکـــ ی تارخ را بهــــــــــ تر نوشتـــــ
کـــــ اش میشــــــــد پشتــــ پــــــــ ا زد بــــــ ر تمــــام زندگیــــ
داستـــــــــ ان عمــــــــ ر خود را گونــــــــ ه ای دیگــــــــ ر نوشــــتـ
با اینکـــــــــــه میرم امــــــــــــــــا بدون خاطره هات یادم میمــــــــــــــــــــــــــونه ه ه ه
هی داده بیدا د د د د... مملکتـــــــــــــه داریم؟؟؟
ساعت 1 نصفه شب میری تو پیام رسون میبینی بــــــ ه بــــــ ه جمع دوستان جمعه اساسی
اونم کیاااااااااا(برو بچی که فردا کله ی صبح باید پاشن برن سر کلاس س س س)
بعد از ی ساعت به یکی شون اس میدی داری چیکار میکنی؟؟؟ میگه: هههههههههه دارم
غذا گرم میکنم بخورم!!!!!(ای شمشیر به اون شیکمت بخوره ه ه
)
بعد به اون یکی اس میدی داری چیکار میکنی؟.. فشنگی جواب میده: دارم کرم میریزم...میگم چه کرمی؟
میگه دارم زنگ میزنم اینور اونور مردم رو از خواب میندازم
(به این میگن یه شرور کامل ...افرین داری، ایول داری
بعد تازه میگه به خودت رفتم.....اخه من کی نصفه شبی بیچاره هارو از خواب انداختم؟؟؟؟؟
...حالا درسته رئیس گروه اشرار پیام رسونم ولی نه در این حد که ه ه ه)
بهش اس میدم میگم: ووووووووووی من جنــــــــــــــم اومدم بوست کنم...جواب میده: ووووووووووی
بیا بغلم کن من میترسم....
بهش میگم بچه مگه تو فردا کلاس نداری تا این وقت شب بیداری؟؟ میگه ولش کن بابا.فردا سر کلـــــــــــــــــــــــاس میخوابم(اینم از دانش اموزان و امید های اینده ی مملکت
)
خلاصه هرچی بهش میگی یه جوابی تو پاچت میذاره دیگه....کم بیار نیست
بعدش به یکی دیگشون اس میدی میگی داری چ میکنی؟ میگه: دارم تکالیف فردامو انجام میدم!!!!!!!!!!!!(نصفه شب ساعت 2.....عجب نداره؟؟؟؟؟؟
خو یکی نیست بهشون بگه ساعت 2 نصفه شب وقت این کاراس؟؟؟؟؟؟؟؟؟ (البته من خودم بدتر بودماااااااا
ولی در کل میخوام بگم که همه چی عوض شده...مملکت واروونه شده دی:)
من که وضعیت الانو دوس دارم هههههههههههههه ههههههههههههه به روحیم سازگارتره خو.
با تمــوم این حرفا....خدایی عاشق بچه های پیام رسانم........
I LOVE YOU TO ALL
فعلا بای تا های
سهلووووووووووووووووووم خوبید خوشید سلامتید؟؟؟؟؟؟؟؟؟
خبر اوردم براتووووووووووووون
فردا قراره من عمـــــــــــــــــــــــــــــــه بشم!!!
جیگیلیمون دخمــــــــــــــــــــله
وااااااااای که چقد خوشحالـــــــــــــــــــم ...به به
فکر کنم جیگیلیمون مثه همونن نی نیه بالایی کچلو باشه!!!!!!!! ههههههههه
من دختر خیلی دوس میدارم هورااااااااااااااااااااااااااااااا
خیلی خوفه ه ه ه ه ه...این آپ هم به افتخاره جیگیلیه تازه وارد به رنگ مورد علاقه خودم یهنـــــــــــــــی صورتیه ...این عکسای ناناز دخملونه هم نگه داشته بودم وقتی جیگیلیمون به دنیا اومد بذارم ....امیدوارم خوش قدم باشه ه ه ه ه
ای جااااااااااااااااااااانم! ببنید چقد نازن عکسااااااااااش..... فردا کله صبح میرم زایشگاه دی: بعدشم عکسشو میگیرم میارم میذارم اینجا....
********* جیگیلی خوش قدم باشی ی ی ی ی**********
پی نوشته: این جیگیلیمون چون هنوز به دنیا نیومده و هنوز اسم نداره ما بهش میگی جیگیلی
پی نوشته: فردا که رفتم دیدمش میام تو همین آپ میگم که چ جوری بود...ولی شرط میبیندم که کچلوئه کاملا برعکس خواهرزاده هام که کلشون پر از مو بود
تا فــــــــــــــــــــــــــــــــردا و تولی جیگیلی بابای
********************************
بعدا نوشته: سلاااااااااااام دوباره اقا جیگیلیمونامروز ساعت 10 به دنیا اومد.....کچلو نیست ولی خیلی کم مو دارههههههههه نازی...خیلی جیگره ه ه ه ه....اسمشم >>>> تبسم<<<<
عکسشم بعدا میذارم
.: Weblog Themes By Pichak :.